English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (3703 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
state function U تابع حالت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
case U تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
cases U تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
housekeeping U در آغاز برنامه جدید برای انجام امور سیستم مثل پاک کردن حافظه تشخیص کلیدهای تابع یا تغییر حالت صفحه تصویر
next state function U تابع حالت بعدی
Other Matches
nest U 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nests U 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
the i U [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
equivalence U 1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
stub U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubs U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
libraries U تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
library U تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
foreground U سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
squared U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog U سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogues U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squares U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogue U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying U تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
squaring U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
convertor U وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case U حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
print U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
state of rest U حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
devitrify U از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
plebeianism U حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternate U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plasticity U حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive U حالت مالکیت حالت مضاف الیه
uart U قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
marginal case U حالت نهائی حالت حدی
transitoriness U حالت ناپایداری حالت بی بقایی
cold forming U حالت دهی در حالت سرد
spectrality U حالت طیفی حالت شبحی
spectralness U حالت طیفی حالت شبحی
crude U حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
re entry U فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re-entry U فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
real mode U حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength U استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal U قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
dependent U تابع
subalterns U تابع
subordinating U تابع
subordinates U تابع
incident U تابع
function U تابع
incidents U تابع
functioned U تابع
function generator U تابع زا
function code U کد تابع
passive U تابع
passives U تابع
subjects U تابع
submission U تابع
subjecting U تابع
subjected U تابع
subject U تابع
suffragan U تابع
tributary U تابع
tributaries U تابع
subordinative U تابع
subordinate U تابع
citizen U تابع
subsidiary U تابع
ancillary U تابع
subsidiaries U تابع
subordinated U تابع
citizens U تابع
subservient U تابع
dependant U تابع
follwer U تابع
servitor U تابع
amenable U تابع
dependants U تابع
accessory U تابع
sequent U تابع
sequela U تابع
adjective U تابع
apanage U تابع
functions U تابع
adjectives U تابع
subaltern U تابع
trial function U تابع ازمایشی
trigonometric function U تابع مثلثاتی
normalized function U تابع بهنجار
hyperbolic function U تابع هذلولی
objective function U تابع هدف
transformation function U تابع تبدیل
increasing function U تابع صعودی
increasing function U تابع فزاینده
threshold function U تابع استانهای
to heel U تابع دراختیار
impluse function U تابع ضربهای
impedance function U تابع امپدانس
total cost function U تابع هزینه کل
total function U تابع کامل
total revenue function U تابع درامد کل
total utility function U تابع مطلوبیت کل
transfer function U تابع انتقال
hamiltonian function U تابع هامیلتونی
hamiltonian function U تابع هامیلتون
production function U تابع تولید
power function U تابع توانی
power function U تابع توان
point function U تابع نقطهای
tax function U تابع مالیات
phi gamma function U تابع فی- گاما
gibbs function U تابع گیبس
generating function U تابع زاینده
echelons U ردههای تابع
echelon U ردههای تابع
power function U تابع قدرت
preference function U تابع رجحان
partition function U تابع تقسیم
proper function U مشخصه تابع
proper function U ویژه تابع
of iranian nationality U تابع ایران
probability function U تابع احتمال
partial function U پاره تابع
partial function U تابع جزئی
preference function U تابع ترجیح
utility function U تابع مفید
utility function U تابع کاربردی
generating function U تابع مولد
functioned U طرزکار تابع
sub U تحت تابع
subs U تحت تابع
subordinate U تابع قراردادن
single variable function U تابع یک متغیره
single valued function U تابع یک جوابی
inverse function U تابع معکوس
single valued function U تابع یک مقداری
step function U تابع پلهای
step function U تابع پلکانی
subordinated U تابع قراردادن
adherents U تابع پیرو
adherent U تابع پیرو
inverse function U تابع وارون
function U طرزکار تابع
functions U طرزکار تابع
lagrangian function U تابع لاگرانژی
linear function U تابع خطی
subordinating U تابع قراردادن
standard function U تابع استاندارد
subordinates U تابع قراردادن
sine function U تابع سینوسی
intrinsic function U تابع فطری
revenue function U تابع درامد
supply function U تابع عرضه
minimal function U تابع کمین
sidekick U شخص تابع
sidekicks U شخص تابع
temperature function U تابع دما
recursive function U تابع بازگشتی
real function U تابع حقیقی
saving function U تابع پس انداز
logical function U تابع منطقی
logic function U تابع منطقی
integrand U تابع زیرانتگرال
sheffer function U تابع شفر
stress function U تابع تنش
vassals U تابع پیرو
vassal U تابع پیرو
subdominant U تابع تبعی
load function U تابع بار
logarithmic function U تابع لگاریتمی
input function U تابع اولیه
normal function U تابع بهنجار
continuous function U تابع پیوسته
demand function U تابع تقاضا
decreasing function U تابع نزولی
dependent U تابع نامستقل
approximation function U تابع تقریب
approximating function U تابع تقریب
cost function U تابع هزینه
control function U تابع کنترلی
integral U تابع اولیه
built in function U تابع توکار
characteristic function U تابع مشخصه
function تابع [ریاضی]
characteristic function U ویژه تابع
exponential function U تابع نمایی
exponential function U تابع نمائی
external function U تابع برونی
even function U تابع زوج
elementary function U تابع ابتدایی
eigenfunction U تابع مشخصه
eigenfunction U ویژه تابع
distribution function U تابع توزیع
discriminant function U تابع تشخیص
discontinuous function U تابع ناپیوسته
procedural U استفاده از یک تابع
dependent variable U متغیر تابع
density function U تابع چگالی
Recent search history Forum search
1 if there's any justice
1incentive
1affixation
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1skirts
1حالت خوبه
1'no'said oliver,with an"ask me,ask me!"look on his face
2encapsulate
0تابع تولید همگن چیست؟
0جملات كه بعد از tobe حالت سوم فعل استفاده مى شود دقيقا چه معنى ميدهند مثل (it is called,it was called)
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com